پایگاه جامع یااباصالح المهدی

وبلاگی برای امام عصر

پایگاه جامع یااباصالح المهدی

وبلاگی برای امام عصر

پایگاه جامع یااباصالح المهدی

میدان عمل خالیست،او در پی سرباز است،چون ما همه سرباریم،سردار نمی آید
دانشگاه انتظار بعد از هزاروسیصد سال همچنان دانشجو میپذیرد
توجه:متاسفانه این دانشگاه هنوز 313فارغ التحصیل هم نداشته است
این دانشگاه درتمام شبانه روز از شما آزمون به عمل می آورد!
مدارک لازم جهت ثبت نام:
1. نماز اول وقت
2. ولایت مداری
3. تقوا
4. برگه تسویه حساب حق الناس
5. قلبی آکنده از یاد خدا
6. دائم الوضو بودن
به امید عدم مشروطی در این دانشگاه
التماس دعای فرج

بایگانی

وظایف منتظران در عصر غیبت 1

دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۳۳ ب.ظ

انتظار مطابق بسیاری از آیات قرآن کریم و روایات فراوانی که از ائمة معصومین(علیهم‌السلام) رسیده است بشر در طول دوران زندگی فردی و اجتماعی خود، مرهون نعمت انتظار است،

و اگر از حالت انتظار خارج شود و امیدی به آینده نداشته باشد، زندگی برایش مفهومی نخواهد داشت.

آنچه انسان را به زندگی امیدوار می‌سازد و نگرانی‌ها و ناراحتی‌ها را برای او آسان می‌نماید، انتظار و امید به آینده است. آدمی در پرتو همین انتظار، رنج‌ها و گرفتاری‌ها را تحمل می‌کند و با کشتی امید و آرزو در دریای متلاطم و طوفان زای زندگی به سیر خود ادامه می‌دهد. بنابراین، اگر امید از انسان گرفته شود و انتظار از جامعه رخت بربندد، ادامة حیات و زندگی برای بشر، بی‌روح و بی‌لذت و بی‌معنا خواهد بود، این انتظار است که به زندگی صفا و جلا می‌‌بخشد و زندگی را برای آدمی لذت بخش می‌کند و او را به حرکت و جنبش وا می‌دارد و دلش را به ادامة زندگی، علاقه‌مند می‌سازد.

نکته قابل توجه این است که بر هر فرد مسلمان و هر کس که بخواهد با روح تعالیم متعالی اسلام و حقیقت برنامه‌های تربیتی این مکتب انسان‌ساز آشنا شود، قبل از هر چیز، درک صحیح و شناخت درست مفاهیم واقعی واژه‌ها و اصطلاحات اسلامی لازم و ضروری است.

یکی از واژه‌هایی که باید با تأمل و دقت زیاد به آن پرداخته شود واژة انتظار ا ست که مربوط به ظهور آخرین حجت خداوند و مصلح آخرالزمان حضرت مهدی(علیه‌السلام) است.

اینک برای شناخت کامل انتظار، نخست دربارة معنا و مفهوم کلمة انتظار از نظر لغت و مذهب بحث می‌کنیم، سپس دربارة انتظار فرج در اسلام و قرآن سخن می‌گوییم. به بررسی وظایف منتظران در عصر غیبت می‌پردازیم.


انتظار در لغت

انتظار در لغت، به معنای چشم داشت و چشم به راه بودن و نوعی امید به آینده داشتن است؛ آینده‌ای زیبا و روشن و سرشار از صفا، آرامش و امنیت. .


انتظار در اصطلاح

انتظار کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن آمادگی برای ظهور و درک منتظَر می‌شود، و ضد آن یأس و ناامیدی است. هر چه انتظار بیشتر باشد آمادگی نیز بیشتر است؛ و گاه حالت انتظار به پایه‌ای می رسد که خواب را از چشم می‌رباید، و هر چه عشق به منتظَر افزون باشد آمادگی برای آمدن او نیز افزون می‌گردد و فراق دردناک می‌شود تا جایی که منتظِر به چیزی جز منتظَر نمی‌اندیشد، و تمام آمال و آرزوهایش را در آیینه وصال او به تماشا می‌نشیند. از این رو و همة درد‌ها و سختی‌ها و مشکلات را در راه رسیدن به او تحمل می‌کند.


انتظار ، امید به آینده ای نوید بخش

از نظر مذهب، انتظار حالتی است که از ترکیب ایمان به خدا و اعتقاد کامل و راسخ به مبانی دین و اشتیاق و علاقه به ظهور رهبری الهی و آسمانی ـ که بتواند با مدد خداوند، مردمان جهان را تحت فرمان یک آیین درآورد و ستمگران را سر جای خود بنشاند و آیین توحید و یکتاپرستی را رواج دهد و حکومت قسط و عدل را در تمام زمین برقرار نماید ـ به وجود می‌آید و در درون آدمی شعله می‌کشد و آمال و آرزوهای انسانی و رفتار فردی و اجتماعی وی را دگرگون می‌کند.

انتظار از نظر دین و مذهب، به معنای امید و آرزو است؛ امید به آینده‌ای نوید بخش و سعادت آفرین، امید به آینده‌ای که در آن جهانیان از مفاسد و بدبختی‌ها رهایی یافته، و بشر راه خیر و صلاح را در پیش گیرد و دنیا در پرتو تحقق عدل الهی، مدینة فاضله‌ای گردد.

این معنای انتظار فرج از نظر دین است که در حقیقت به معنی چشم به راهی برای تحقق حق و عدل و پیروزی دین و برقراری نظام عدل الهی، می‌باشد.

بر این اساس، شکی نیست که انتظار فرج، میل فطری همة انسان‌ها و خواستة مشترک تمامی ملل و ادیان دنیاست و زمان و مکان نمی‌شناسد و به قوم و گروهی اختصاص ندارد.

اعتقاد به قیام یک منجی در آخرالزمان که زمین را پر از عدل و داد می‌کند و به طور معجزه آسا ظلم و جور را ریشه کن می‌سازد پایه ایمان را مستحکم می‌کند و نهال امید را در دل بارور می‌رویاند.

این عقیده، یکی از آرزوهای مهم و دیرین بشر است و جای هیچ شگفتی نیست اگر می‌بینیم که در هر زمان، انسان، امیدوار به آینده‌ای بهتر بوده است. عامل عمده اعتقاد به ظهور منجی در آخرالزمان ایمان است. این ایمان عاملی بسیار قوی و نیرومند است که با وجود آن انسان هرگز با سختی‌های روزگار و تراکم ناملایمات و گرفتاری‌های زندگی، روحیه خود را نمی‌بازد و امید نجات و رستگاری را از دست نمی‌دهد. برای این که این موضوع بهتر روشن شود به بحث و بررسی انتظار فرج در اسلام و مذهب تشیع می‌پردازیم:


انتظار فرج در اسلام

انتظار فرج در اسلام و به ویژه در مذهب تشیع، عبارت است از ایمان استوار به امامت و ولایت حضرت ولی عصر(علیه‌السلام) و امید به ظهور آن آخرین ذخیره الهی و آرزوی فرا رسیدن روزگار رهایی مستضعفان از چنگال مستکبران، و تمام شدن دوران ظلم و ستم طاغوتیان، و پیروزی نهایی مؤمنان، و آغاز حکومت صالحان، تا پایان جهان است. که این انتظار دربردارنده تمامی مبانی اعتقادی اسلام است.

انتظار فرج در اسلام، در واقع نوعی آمادگی است. آمادگی برای پاک شدن، پاک زیستن و دور ماندن از زشتی‌ها و آمادگی برای حرکتی مستمر و دائم، با تلاش و کوششی پی‌گیر و خستگی ناپذیر توأم با خود سازی در مرحله اول و دگر سازی در مراحل بعدی و سرانجام آمادگی برای شرکت در انقلاب جهانی حضرت مهدی(علیه‌السلام) که آغاز آن ظهور حضرت و فرجام آن، شکست تاریکی‌ها و ظلم‌هاست و نتیجه آن، برپایی حکومت عدل الهی و تحقق قول و پیمان خداوند به عزت بخشی مؤمنان است.

پس از روشن شدن اهمیت انتظار در زندگی بشر، به بررسی انتظار فرج در آیات و روایات می‌پردازیم تا مفهوم صحیح آن را دریابیم.

حال برای روشن شدن مطلب به سراغ متون اصیل اسلامی و روایات پیشوایان معصوم(علیهم‌السلام)می‌رویم و لحن گوناگون آیات و روایاتی را که از ائمه معصومین(علیهم‌ السلام) درباره مسأله انتظار و ارزش و اهمیت این عقیده اصیل رسیده است، مورد بررسی قرار می‌دهیم.


انتظار از نگاه روایات

در روایات و سخنان حیات بخش پیشوایان شیعه، گلواژه انتظار مفهومی بس ژرف و پرارج دارد. گویا انتظار زیبا‌ترین و کامل‌ترین جلوة بندگی حق تعالی است، به گونه‌ای که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) انتظار فرج را برترین عبادت و افضل اعمال امتش می‌خواند.[1] به همین تناسب در فرهنگ دینی و در روایات ما، منتظران از جایگاه والا و ممتازی برخوردارند و تعابیر مهمی در مقام و منزلت آن‌ها بیان شده تا جائیکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آنان را برادران خود می‌نامند و امیرمؤمنان علی(علیه‌السلام) می‌فرماید: منتظران امر ما مانند کسانی هستند که در راه خدا به خون خود غلطیده‌اند.[2] و امام سجاد(علیه‌السلام) دربارة ایشان می‌فرمایند:

مننتظران ظهور برترین مردمان همه روزگارانند،[3] که خداوند به ایشان اجر هزار شهید از شهدای بدر و احد عطا می‌کند.[4] آنان به مجاهدان پیکارگری مانند که در پیش روی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) با شمشیر نبرد می‌کنند.[5]

امام کاظم(علیه‌السلام) دربارة شیعیان و منتظران عصر غیبت می‌فرمایند: خوشا به احوالشان، به خدا سوگند آنان در روز قیامت، در مرتبة ما و با ما خواهند بود.[6]

به راستی، سِرِ برخورداری منتظران از چنین جایگاه رفیع و منزلت بی‌بدیلی که فرشتگان مقرب الهی نیز به آنان غبطه می‌خورند، در چه چیزی نهفته است؟ هر چه هست به حقیقت انتظار برمی‌گردد.

مگر انتظار چیست که تا این حد کمال آفرین و تکامل بخش است؟ این چه حقیقتی است که انسان را به مرتبة ملکوتیان و بالاتر از آنان سوق می‌دهد.

آری! این ها همه به مفهوم واقعی انتظار و وظایف منتظران بر می گردد که در این قسمت پیرامون آن توضیحاتی به خوانندگان محترم ارائه می دهیم:


مفهوم صحیح انتظار

مفهوم مذهبی انتظار، امید به آینده است، آینده‌ای که در آن مردم جهان، از زور و فشار و استبداد و تسلط نظام‌های غلط، نجات پیدا کنند و رژیم‌های ضد انسانی از میان بروند و زندگی پر نشیب انسان‌ها آکنده از صلح و امنیت گردد و حق پرستان پیروز، و باطل گرایان نابود شوند.

آنچه از مجموع آیات و روایات اسلامی و مفهوم خود کلمه انتظار استفاده می‌شود این است که انتظار، در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، عامل رشد و اصلاح، مقاومت و پیشرفت، بیداری و حرکت، و از عقاید انقلاب آفرین و ریشة اصل قیام جهانی حضرت مهدی(علیه‌السلام) است.


وظایف منتظران

در مورد وظایف و تکالیف شیعیان در دوران غیبت سخن‌های بسیاری گفته شده است. حتی کتاب‌های منتقل نیز در این باره تألیف و تدوین گردیده و در بعضی از کتاب‌ها مانند مکیال المکارم تا هشتاد وظیفه برای منتظران حضرت مهدی(علیه‌السلام) برشمرده‌اند. ما در این مجال برآنیم که وظایف اصلی منتظران یوسف زهرا(سلام‌الله‌علیها) را به طور خلاصه و روان در اختیار خوانندگان قرار دهیم.


1ـ شناخت ولی عصر(علیه‌السلام)

اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر شیعة منتظر بر عهده دارد کسب معرفت و شناخت نسبت به وجود نازنین امام زمان(علیه‌السلام) است. زیرا به دلیل عقلی و نقلی تحصیل معرفت و شناخت صفات و ویژگی‌های آن جناب واجب است و ایمان بدون شناخت امام زمان (علیه‌السلام) تحقق نمی‌پذیرد، و هیچ عملی را خداوند از بندگان قبول نمی‌کند مگر اینکه با شناخت و معرفت امام زمان(علیه‌السلام) عجین باشد.[7]

این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که در روایات بسیاری که از طریق عامه و خاصه از پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهم‌السلام) نقل شده، آمده است که: هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهل مرده است.[8]

و در ورایت دیگری که ثقة الاسلام کلینی از امام باقر(علیه‌السلام) نقل می‌کند، آمده است: هر کس در حالیکه امامی‌ نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن جاهلیت است و هر کس با شناخت امامش بمیرد، پیش افتادن و یا تأخیر این امر (دولت آل محمد (علیهم‌السلام)) او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی‌که امامش را شناخته، همچون کسی است که در خیمه قائم(علیه‌السلام) با آن حضرت باشد.[9]

توجه به مضامین دعاهایی که خواندن آن‌ها در عصر غیبت سفارش شده و مورد تأکید قرار گرفته نیز ما را به اهمیت موضوع شناخت و معرفت حجت خدا رهنمون می‌سازد؛ چنان که در یکی از دعاهای معروف و معتبری که شیخ صدوق (رحمة الله علیه) آنرا در اکمال الدین نقل کرده می‌خوانیم:

پروردگارا! حجت خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی از دینت گمراه می‌گردم. خداوندا! مرا به مرگ جاهلیت نمیران و دلم را از حق، پس از آن‌که هدایتم فرمودی منحرف مگردان.[10]

این شناخت و معرفت حجت الله چه اکسیری است؟ که اگر با مس وجود آدمی آمیخته نگردد، بشر از مرز حیوانیت و توحش فراتر نرود و به مرگ جاهلیت از دنیا کوچ کند.

امام صادق(علیه‌السلام) در مورد کم‌ترین درجه معرفت امام می‌فرماید: کم‌ترین درجه معرفت به امام آن‌است که... [بدانی] امام وارث[و جانشین] پیامبر است و همانا اطاعت از او اطاعت از خدا و رسول خداست و باید در هر امری تسلیم او بود و به سخن و فرمان او عمل کرد.[11]

مؤلف کتاب مکیال المکارم مراد و مقصود از معرفت امام را که در روایات یاد شده بر آن تأکیده گردیده است، چنین بیان می‌کند: بی‌تردید مقصود از شناختی که امامان ما تحصیل آن‌را نسبت به حضرت مهدی(علیه‌السلام) امر فرموده‌اند، این است که ما آن حضرت را آن‌چنان که هست بشناسیم؛ به گونه‌ای که این شخصیت سبب در امان ماندن ما از شر شیاطین و دوری از معاصی باشد و ما را به کمال مطلوب انسانی رهنمون سازد و مایه نجاتمان از اعمال گمراه کننده مدعیان دروغین مهدویت شود. این چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمی‌گردد: اول، شناختن شخص امام(علیه‌السلام) به نام و نسب و دوم، شناخت صفات و ویژگی‌های امام و به دست آوردن این دو شناخت از اهم واجبات است.[12]

البته شناخت صفات و ویژگی‌های آن حضرت که در کلام فوق به آن اشاره شد، در عصر ما از اهمیت و ارزش بیشتری برخوردار است و در واقع این نوع شناخت است که می‌تواند در زندگی فردی و اجتماعی منتظران منشأ تغییر و تحول باشد، زیرا اگر کسی فقط به یکی از صفات آن حضرت پی ببرد مثلاً یقین حاصل کند که حضرتش شاهد و ناظر دائمی اعمال شیعیان و محبانش می‌باشد[13] و خویشتن را همیشه در محضر او ببیند؛ چنین فردی هیچ گاه آلوده به معاصی و محرمات نمی‌شود و روز به روز بر فضائل و سجایای اخلاقی او افزوده می‌گردد و در مسیر سعادت و کمال قدم بر می‌دارد.

نکته‌ای که باید‌ در این جا در نظر داشت این است که شناخت امام زمان(علیه‌السلام) از شناخت، دیگر امامان معصوم(علیهم‌السلام) جدا نیست و اگر کسی به طور کلی به شأن و جایگاه ائمه هدی واقف شد، صفات و ویژگی‌های آنها را شناخت و به وظیفه خود در برابر آن‌ها پی برد، قطعا نسبت به امام عصر(علیه‌السلام) نیز به شناختی شایسته و کامل می‌رسد . یکی از راه‌های پی بردن به مراتب و عظمت امامان معصوم(علیهم‌السلام) مطالعه و تحقیق در کتاب‌هایی است که در این زمینه نگاشته شده است که از جمله می‌توان به کتاب‌های زیر اشاره نمود: بحارالانوار: جلدهای پنجاه و یکم تا پنجاه و سوم، اصول کافی جلد اول ، الغیبة شیخ طوسی، کتاب الغیبه نعمانی و کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق، که به لطف خدا همه این ‌کتاب‌ها به فارسی ترجمه شده و در دسترس همگان قرار گرفته است.

شایان ذکر است به این نکته نیز اشاره کنیم که اصلی‌ترین راه شناخت و تحصیل معرفت امام زمان(علیه‌السلام) رعایت تقوا و اجتناب از معاصی و محرمات ا ست که در عنوان بعدی به توضیح و تبیین آن می‌پردازیم.


2ـ تقوا و پرواپیشگی 
یکی از‌مهم‌ترین وظایف شیعیان در عصر غیبت امام زمان(علیه‌السلام) رعایت تقوا و اجتناب از معاصی و محرمات است. منتظر امام زمان(علیه‌السلام) کسی است که در عصر غیبت به تهذیب نفس و تزکیه خود بپردازد، رذایل اخلاقی را از نفس خویش بزداید و به کسب فضایل مشغول گردد. چنانکه در روایتی از امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده :

هر کس دوست دارد از یاران قائم(علیه‌السلام) باشد، باید منتظر او [بماند] و در ا ین حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار کند؛ پس اگر در این حال بمیرد و پس از مرگ او قائم بپاخیزد، پاداش او همچون کسی است که آن حضرت را درک کرده است. پس کوشش کنید و در انتظار بمانید، این امر بر شما گوارا باشد، ای مشمولان رحمت الهی![14]

. حضرت مهدی(علیه‌السلام) نیز با توجه به ناگهانی بودن امر ظهور، همه شیعیان را به انجام اعمال نیک و شایسته و دوری از کردار و رفتار ناپسند در عصر غیبت فراخواند می‌فرمایند: هر یک از شما باید آن چه را که موجب دوستی ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هرآنچه موجب خشم و نارضایتی ما می‌گردد دوری گزیند، زیرا فرمان ما به یک باره و ناگهانی می‌رسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما نجات نمی‌دهد.[15]

موضوع تهذیب نفس و پرهیز از گناه و اعمال ناپسند، به عنوان یکی از وظایف منتظران در عصر غیبت، از چنان اهمیتی برخودار است که در یکی از نامه‌های امام زمان(علیه‌السلام) به شیخ مفید(ره)، اعمال ناشایست و گناهانی که از شیعیان سر می‌زند، به عنوان یکی از اسباب اصلی طولانی شدن غیبت و محروم ماندن شیعیان از دیدار آن حضرت شمرده شده است[16] باید در نظر داشت که تنها زمانی می‌توانیم خود را منتظر امام زمان(علیه‌السلام) بدانیم که در زندگی فردی و اجتماعی خود، راه و روش مورد نظر را پیاده کنیم، و در تمام مراحل زندگی رضایت حضرتش را در نظر بگیریم و در پیرو محض او باشیم.

در نامه امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) به عثمان بن حنیف آمده است: بدانید! برای هر کس امام و پیشوایی است که در اعمال و رفتار خود از او پیروی می‌کند، و به روشنایی نور علم او هدایت می‌شود.

و بدانید ! امام شما از دنیای خود و از زینت‌های آن به دو جامه کهنه و از خوردنی‌هایش به دو قرص نان قناعت کرده است. بدانید! که شما توانایی بر این گونه رفتار ندارید، و لکن مرا به دوری از محرمات و کوشش در انجام واجبات و با پاکدامنی و پیمودن راه صحیح یاری کنید.[17]

منتظر واقعی با تحصیل تقوا و پرهیزکاری در مراحل مختلفی می‌تواند امام زمان(علیه‌السلام) را یاری کند. زیرا هرگاه کسی اهل تقوا شد آثار ظاهری تقوای او موجب بیداری و یادآوری و هدایت دیگران می‌شود و امام به وجود او افتخار می‌کند و در حقیقت زینت و آبروی مولایش می‌گردد و وجود او در هر مکان باعث برطرف شدن بلا و نزول رحمت می‌شود.

حال اشاره‌ای مختصر به معنا، فواید و آثار تقوا می‌نماییم.

تقوا در اصطلاح حفظ و نگهداشتن نفس است از مخالفت با اوامر و نواهی حق تعالی اگر بخواهیم تقوا را در یک جمله بیان کنیم، همان گناه نرکدن و اطاعت محض پروردگار را گویند که در قرآن کریم آثار و فواید زیادی بر آن مترتب شده چنانچه خداوند متعال آنرا سبب قبولی اعمال، محبت خود ، اکرام بندگان، جلب روزی حلال، خروج از معاصی، رهایی از عذاب و بشارت به نعمت‌های جاویدان برمی‌شمرد.

اما راه دست یابی به تقوا و نجات از بی‌تقوایی چیست؟ خلاصه باید گفت: شناخت خداوند و نعمت‌هایی که به ما ارزانی داشته، معرفت به مبدأ و معاد؛ اینکه انسان از کجا آمده و به کجا می‌رود؟ سر منزل او کجاست؟ و تفکر در آیات و روایاتی که درباره مرگ، قبر، برزخ و قیامت به مارسیده و تخلیه دل از محبت دنیایی باعث روشن شدن چراغ تقوا در دل می‌شود.

اگر انسان خانه دل را از اغیار خالی نماید و دست و پای جان را از غل و زنجیر هوای نفس آزاد گرداند و از مرداب نا امن دنیا به ساحل امن و آغوش گرم معرفت و زهد پناه برد می‌تواند زمینه ساز واقعی ظهور حضرت مهدی(ع) باشد.


3ـ یاد امام
آنچه منتظران را در کسب معرفت امام و پیروی از آن بزرگوار یاری می دهد و پایداری و استقامت در راه انتظار را به دنبال دارد، یاد و توسل دائم با امام زمان(علیه السلام) است. به راستی وقتی امام مهربان همیشه وهمه جا به حال شیعیان خودنظر دارد و لحظه‌ای آن ها را از یاد نمی برد آیا رواست که دلدادگان روی او به دنیا و تعلقات آن سرگرم شوند و از یاد عزیز غفلت نمایند. راه و رسم دوستی و محبت آن است که در همه حال آن بزرگوار را بر خود و دیگران مقدم بدارند. وقتی بر سجاده دعا می نشینند از او آغاز کنند و برای سلامتی و فرج آن حضرت دعا نمایند که آن بزرگوار خود فرمود: برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که فرج شما در همان است.

منتظر حقیقی، در هنگام صدقه دادن، ابتدا سلامتی وجود شریف امام خود را در نظر می گیرد. به هر بهانه دست توسل به دامن پر مهر مولایش می زند و به اشتیاق ظهور مبارک او و دیدن جمال بی مثالش ناله سر می دهد. رهرو راه انتظار در مجالسی که به نام آن محبوب دل ها، تشکیل می شود حضور می یابد تا ریشه‌های محبت او را در دل محکم کند و به ساحت مقدس آن مولای غریب عرض ارادتی نماید با یاد او به جمکران و سهله و سرداب مقدس می رود و همه زمان ها و مکان ها را به دنبال او و با یاد گل روی او سپری می کند تا شاید آن مولای مهربان با نیم نگاهی به او عنایت کند و مس وجود او را زر نماید. از زیباترین جلوه های یاد در زندگی منتظران آن است که هر روز با او تجدید عهد کرده و پیمان وفاداری ببندند واستواری خود را بر آن عهد اعلام کنند.در دعای عهد چه زیبا می خوانیم که: بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگیم، عهد و پیمان وبیعتی را که از آن حضرت بر گردن دارم تجدید می کنم، که هرگز از آن عهد و بیعت برنگردم و بر آن پایدار بمانم. بار خدایا! مرا از یاران و یاوران آن حضرت و مدافعان از حریم مقدس او و شتاب کنندگان به سوی او برای انجام خواسته هایش و اطاعت کنندگان از دستوراتش و حمایت کنندگان از وجود شریفش و.. شهیدان در رکاب حضرتش قرار ده.

از امام صادق(علیه السلام) منقول است که هر کس چهل صبح این دعای عهد را بخواند از یاران حضرت قائم(علیه السلام) باشد، و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد خدا او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد.[18]

اگر کسی این عهد را بخواند و از اعماق وجود به مضامین آن پایبند باشد هرگز به سستی گرفتار نمی شود و در تحقق آرمان های امام زمان(علیه السلام) و زمینه سازی برای ظهور آن بزرگوار لحظه‌ای از پا نمی نشیند

آری! این عقیده و یاد است که به همه اعمال و رفتار انسان جهت می دهد و محرک انسان در میدان عمل می گردد تا هم به تهذیب اخلاق خود و هم به هدایت وارشاد جامعه همت گمارد اگر چنین حالتی در شخص به وجود آید و یاد محبوب در تمام وجودش جا گیرد دیگر گناه ومعصیتی از او سرنمی زند و همواره به دنبال جلب رضایت مولایش می باشد واین یاد به تمام زندگی او رنگ الهی می دهد و او را منتظر واقعی می گرداند.

 

4ـ اطاعت از امام غایب (علیه السلام)
وقتی معرفت امام در سینه ها شکوفه زد و با رعایت تقوا و پرهیزکاری عطر یادش فضای جان را پر کرد سخن از پیروی و اطاعت آن مظهر کمالات و فضائل به میان می آید.

براستی اطاعت چیست؟ اطاعت همان علت خلقت و آفرینش است. اطاعت یعنی ذوب شدن در خواسته های معبود و در مقابل او از خود اراده‌ای نداشتن. خداوند در قرآن می فرماید: یا ایها الذین أمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم.

همین اطاعت از خدا به دستور او، درباره رسول اکرم و ائمه معصومین(علیهم السلام) نیز مطرح می شود. مؤمن واقعی کسی است که از خدا و رسول خدا و ائمه معصومین اطاعت کند واطاعت از پیشوایان را در کنار پیروی از خداوند بداند چنانکه امام هادی (علیه السلام) در زیارت جامعه می فرماید:

کسی که از شما معصومین اطاعت کند از خداوند اطاعت کرده است.

شاید به طور خلاصه بتوان گفت اطاعت همان تطبیق دادن نفس با فرامین و خواسته های اهل بیت(علیهم السلام) می باشد اطاعت را باید ابتدا از مسائل اولیه شرعیه شروع کرد و محرمات و واجباتش را بشناسد. به انجام صحیح واجبات و ترک محرمات کوشا باشد. و با این کار ظرف درون را از آلودگی ها و خبائث حیوانی پاک نماید و دیو هوای نفس را از دل بیرون کند تا در آن زمان است که انسان دیوانه وار به دنبال مولای غایب می گردد و در همه جا او را جستجو می کند و از روی محبت و عشق، چون مولایش را لایق می بیند از او فرمانبرداری می کند و اوامر او را مطاع می‌داند. بنابراین وقتی انسان مطیع مولایش شد و اطاعت او را بر همه چیز مقدم کرد به تمامی وظایف خود عمل کرده و بر صراط مستقیم قدم برداشته است.

 

--------------------------------------------------------------------------------

[1] - اکمال الدین: ج 2، ب 55، ح 1.

[2] - خصال، صدوق: ج 2، ب 400، ح 10.

[3] - الاحتجاج: ج 2،‌ص 50.

[4] - ینابیع المودة: ج 3، ص 164.

[5] - اکمال الدین: ج 1، ب 31، ح 2.

[6] - اکمال الدین: ج 1، ب 32، ح 15.

[7] - اصول کافی: ج 2، ص 249.

[8] - بحارالانوار: ج 8، ص 368 ـ ینابیع المودة، قندوزی: ج 2، ص 372.

[9] - اصول کافی: ج 1، ص 371، ح 5.

[10] - کمال الدین: ج 2، ص 512.

[11] - تفسیر برهان:‌ج 2، ص 34.

[12] - مکیال المکارم: ج 2، ص 107.

[13] - سوره توبه، آیه 105.

[14] - غیبت نعمانی: ص 200.

[15] - بحارالانوار: ج 53، ص 176.

[16] - بحارالانوار: ج 53، ص 178.

[17] - نهج البلاغه فیض الاسلام: نامه 45.

[18] - مفاتیح الجنان: دعای عهد

۹۲/۰۴/۲۴ موافقین ۱ مخالفین ۰
سرباز گمنام امام زمان